دانلود رمان کاریزما نودهشتیا
«بسم الله الرحمن الرحیم»
نام رمان: کاریزما
نویسنده: سناتور
ژانر: پلیسی، اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
ژانر:پلیسی، اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
=زاویه دید:اول شخص-از زبان سه شخصیتِ مذکر داستان
توضیح نامِ رمان:
کآریزمآ؛ شخصیتی است که به سبب ویژگی های ذاتی و یا کارهای شایسته ای که انجام داده، مورد ستایش مردم است. در زبان یونانی، از آن به عنوان قهرمان نام برده شده است.
مقدمه:
نفس نفس می زنم. پاهایم دیگر جانی ندارند، دست های نالانم، سنگ ها را چنگ می زنند اما توانی برای بالا کشیدن خود ندارم. گرانشِ زمین، عجیب مرا برای رها کردن سنگ ها تحریک می کند. با یاد صدای روح نوازش در گوشم، عزمم جزم می شود تا که همه ی توان باقی مانده ام، را جمع کنم و همین چند قدم فاصله را طی می کنم و به قله برسم، حتی اگر درست بر بلندای آن جان دهم:
دانلود رمان اغاز انتهای عشق نودهشتیا

دانلود رمان اغاز انتهای عشق نودهشتیا
آغاز انتهای عشق
کاربر نودهشتیا(Maryam.PH)
۱۱/۱۲/۹۹
ژانر : عاشقانه_اجتماعی
صفحه آرا: _Hadiseh_
طراح جلد: Saara
ویراستار: Paradise
تعداد صفحه: ۱۶۶
تهیه شده در انجمن نودهشتیا
WWW.98IA3.IR
خلاصه:
داستانمون راجب به دختری به اسم الهام که از طریق برنامهای عاشق پسری میشه که به سختی به هم میرسن. مشکلاتی سر راهش پیش میاد که با کمک پسر حل میشه ولی مشکلاتش تمومی ندارند حالا ببینیم چطوری از پس مشکلاتشون برمیان.
دانلود رمان هتل شیراز نودهشتیا
نام رمان: هتل شیراز
نویسنده : طوفان خاموش (پریسا)
ژانر: عاشقانه، ماجراجویی
ویراستار: واتر لیلی
لوکیشن: شیراز
خلاصه دانلود رمان:
الین دختریست ناز پروده و پول پرست که غرور و لجاجت بارزه اصلی آن است. او دست روی چیزی گذاشته که به دست آوردنش، برایش دشوار بوده و وی برای مالک شدن هتل شیراز، حاضر است دست به هرکاری بزند.
ماجرای اصلی از زمانی اغاز میشود که یک شب، بنا به دلایلی پنهان، سودای خودکشی به سرش میزند و از بالای بلندی دره، بر سر مردی جدی و مغرور سقوط میکند!
الین که میپنداشت شخص مقابلش پسری فقیر بوده و آهی در بساط ندارد، دست به تحقیر و تخریب غرور او میزند؛ اما در این میان، او نمیداند رویایش، یعنی هتل شیراز، در دستان آن مرد بوده پویان کیهانی، صاحب هتل بزرگ شیراز میباشد.
دانلود داستان پیچیده در روزمرگینگی نودهشتیا
پیچیده در روزمرگینگی
(هانیه پروین)کاربر نودهشتیا
۰۹/۱۲/۹۹
ژانر : عاشقانه_ تراژدی
صفحه آرا: _Hadiseh_
طراح جلد: Aramis.R_G
ویراستار: هانیه پروین
تعداد صفحه:۲۲
تهیه شده در انجمن نودهشتیا
WWW.98IA3.IR
خلاصه:
دستان من هنوز برای نوازشِ سختیهایت ای دنیا، خیلی کوچکاند. پاهایم هنوز برای در چاله افتادنها بسیار ظریف و شکنندهاند. میترسم… میترسم دست و پایم کوتاهی کنند و من در آن مرداب سیاه فرو روم. ژرفای آن فرو رفتن کم نیست؛ شاید هم فرو ریزم!
اما وسعت مهری مرا خوهد ربود. وجودم را حل خود مینماید. نوری به رویم میتابد و من غرق در کُنه آن میشوم ولی اقیانوسی این نور را غرق میکند! گوشهایم را گرفتم تا صدایش را نشنوم! چشمانم را بستم تا تلاطمهایش را نبینم. قلبم را سِحر کردم تا از سنگ شود!
فقط کاش این آب غریق، پاک باشد…
دانلود رمان ارکان نودهشتیا