خلاصه: داستان از بین تمام بیرحمیهایی که زمانه روا داشت، بیرون کشیده و نوشته شد. بین رانده شدن و درماندگی از بیپناهی، دستی دستم را گرفت که اوایل، از آن نفرت داشتم! زمان گذشت و چرخ گردون آنقدر چرخید که در عشق تو سرگیجه بگیرم و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.