خالصه: تاریخ بشر حکایت انسان های عادی است که بر ترس خود چیره شده و کارهای شگفتانگیزی انجام دادهاند.
مقدمه:
افتاده در این راه، سپرهای زیادی
یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی
بیهوده به پرواز میاندیش کبوتر!
بیرون قفس ریخته پرهای زیادی
این کوه که هر گوشۀ آن پارۀ لعلی است
خورده است بدان خون جگرهای زیادی
درد است که پرپر شده باشند در این باغ
بر شانۀ تو شانه بهسرهای زیادی
از یک سفر دور و دراز آمده انگار
این قاصدک آورده خبرهای زیادی
راهی است پر از شور، که میبینم از این دور
نی های فراوانی و سرهای زیادی
هم در به دری دارد و هم خانه خرابی
عشق است و مزی ّن به هنرهای زیادی
بیچاره دل من که در این برزخ تردید
خورده است به اما و اگرهای زیادی
جز عشق بگو کیست که افروخته باشند
در آتش او خیمه و درهای زیادی
سعید بیابانکی
نام رمان افسونگر
نویسنده رمان هما پور اصفهانی
ژانر رمان عاشقانه , درام , اجتماعی
تعداد صفحه ۵۵۵
هم اکنون باری دیگر در نودهشتیا: رمان درباره دختری به نام افسون است که برادری بدجنس ( فرومایه و پست ) دارد که خیلی افسون را اذیت میکند،اما یک روز با پسری به نام دنیل آشنا میشود و عاشق هم میشوند اما بخاطر برادر افسون ماجرا را فاش نمیکنند و افسون میرود و نزد دنیل زندگی میکند تا اینکه …
دانلود رمان گندم
نام رمان گندم
نویسنده رمان مرتضی مودب پور
ژانر رمان عاشقانه
تعداد صفحه ۴۸۱
خلاصه رنات گندم:
داستان یک خانواده ثروتمند هست که بیشتر اعضای آن کنار هم زندگی میکنند ، طی اتفاقاتی یکی از اعضای این خانواده به نام گندم متوجه میشود که بچه ای سر راهی بوده، گندم مشکلات روحی پیدا می کند و در طی همین اتفاقات سامان متوجه علاقه قلبی شدید خودش نسبت به دختر عمه اش گندم شده ، اما با یک نامه همه چیز خراب میشود و …
نام رمان عاشقتم دیوونه
نویسنده رمان حانیا بصیری
ژانر رمان عاشقانه , اجتماعی , طنز
تعداد صفحه ۵۴۳
خلاصه رمان عاشقتم دیوونه:
داستان راجب دختریه که از طبقه حدودا متوسط جامعه است و پیشه مادر پدرش سرایداری است ، دیانای داستان رمان ما دانشجوی رشته مهندسی معماری و تک دختر این خانواده هست ، اما با وجود اینکه پدر و مادرش تلاش میکنن تا اون کم و کسری در زندگیش احساس نکنه اما دیانا دوست داره روی پاهای خودش بایسته که عشق و ماجراهایی مابین دیانا و رادین …
نام رمان بازنده ها نمی خندند
نویسنده رمان اکرم حسین زاده (امیدوار)
ژانر رمان عاشقانه
تعداد صفحه ۲۹۹۸
خلاصه رمان بازنده ها نمیخندند:
همراهان رسانه رمان بوک همینک با رمان جدید : صدای دوبارهی آیفون که بلند میشود، ناچار مانتویم را تن میکشم و عجولانه روسریام را هم بدون نگاه کردن به آینه میبندم، با همان حس و حال مزخرفی که از روز پیش در وجودم، نمیدانم چرا! دارم عرض کوتاه حیاط را رد میکنم، نفس پری میکشم، هنوز در را درست و حسابی باز نکرده چشمانم جمع میشود، بوی معطر گلهای مریم در مشامم پر میشود، نگاهم فرصت بالا رفتن پیدا نمیکند، زمین پر است از گلبرگهای سرخ که دو سمت این جاده سرخ شاخههای سفید گل مریم منظرهی بدیعی به وجود آورده، فرصت آنقدر کم است که نتوانم نتیجه بگیرم …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.