دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم

رمان ریشه‌های مخفی

IMG 20220714 WA0012 1 300x300 - دانلود رمان ریشه‌های مخفی اثری از زینب هادی مقدم

نام رمان: ریشه‌های مخفی

نویسنده: زینب هادی مقدم

ژانر: اجتماعی، عاشقانه

تعداد صفحه: ۷۳۹

دانلود رمان عاشقانه به قلم زینب هادی مقدم PDF، اندروید لینک مستقیم رایگان

خلاصه:

ریشه ها آغازگر رشد نهالی بی ریشه اند؛ آنها می‌رویانند ؛ از داخل نهالی بی بنیاد، زندگی می‌آفرینند.

ریشه ها برای بخشش یک زندگی امیدبخش در تکاپواند، وای از روزی که دور باشند؛ از هم جدا باشند؛ از هم مخفی باشند، آن زمان است که زندگی بار و برگ نخواهد داشت؛ آن زمان است که معنایی وجود نخواهد داشت.

ریشه‌ ها گرچه مخفی اند اما رشد را باور دارند؛ با هم می‌رویند و زندگی میکنند و زندگی میدهند؛ اما اگر بدانند مخفی بوده اند؛ آیا می‌توانند بستر رشدی دیگر باشند؟!

کاش ریشه ها بدانند، بدانند که کنار هم هستند، بدانند مخفی بودنشان به منزله در مقابل بودنشان نیست؛ بدانند این پایان ماجرا نیست!

پیشنهاد ما:

دانلود رمان ژیکان

بخشی از کتاب:

داخل تراس نشسته بودم و به موسیقی که گذاشته بودم گوش می‌کردم؛ در همان حال نسکافه‌ام را مزه- مزه می‌کردم. گرسنه‌م بود. ماگم را کناری گذاشتم. منتظر بودم نیم ساعت دیگر بگذرد بعد سراغ امیر را بگیرم، حتماً تا حالا هیچی نخورده. شماره‌اش را گرفتم و منتظر بودم تا تماس برقرار بشود که گوشی از دستم کشیده شد، باتعجب به گوشی‌ام که در دست فلور بود نگاه کردم؛ چیزی نگفتم تا خودش حرف بزند، معلوم نیست امشب چش بود!

همان‌طور که گوشی داخل دستش را می‌چرخاند، به من خیره شده بود؛ در همان حالت گفت:

– یک امشب رو بی‌خیال این گدای بی‌سر و پا شو.

اولین بارش نبود که به امیر توهین می‌کرد، طبیعتاً آخرین بارش هم نیست. برای همین بود که تفکراتش برایم ذره‌ای اهمیت نداشتند، بنابراین گفتم:

– چرا؟ مشکلی داری؟!

با نفرت گفت:

– سر تا پاش مشکله! بچه‌ی من، کسی که آرزو داشتم بهترین تفریحش سفر به بهترین کشورهای خارجی باشه، سرگرمیش شده رفتن پیش یک پسره‌ی بی‌اصل و نصب که معلوم نیست چه خانواده‌ای داره. پسری که دلم می‌خواست سری توی سرها در بیاره، حالا شده شاگرد کارگاه چوب بری و داره زیر دست همون پسر بی‌اصالت کار می‌کنه.

با عصبانیت سمتم آمد و با لحنی که حالا سعی می‌کرد آرام باشد توی صورتم غرید:

– ولی کور خوندی شهاب، تا حالا با هر سازی که زدی رقصیدم؛ ولی مسأله ازدواجت چیزی نیست که به این راحتی ازش بگذرم، نمی‌گذارم با گشتن با اون پسره هیچی ندار، زندگیت رو تباه کنی! حتماً چهار روز دیگه با یک دختره چادری امل میای در خونه و میگی من این رو می‌خوام که اگه این کار رو کنی شهاب، هم تو رو می‌کشم هم اون دختره داغون‌تر از خودت رو.

راست ایستاد و با لحنی آرام‌تر ادامه داد:

– زنگ زدم و با خانواده کامیاب هماهنگ کردم؛ آخر همین هفته می‌ریم خواستگاری پریسا.

حرفش که تموم شد از روی صندلی پا شدم، همین‌جور که از کنارش می‌گذشتم، گوشی را از دستش قاپیدم و گفتم:

– خوش گذشت، حرف‌هات یادم می‌مونه. راستی؛ از اتاقم خواستی بیای بیرون در رو هم پشت سرت ببند لطفاً.

فلور که خونسردی‌ام را دید دنبالم از اتاق بیرون آمد و روبه‌رویم ایستاد و گفت:

– من باهات شوخی ندارم شهاب.

ـ من هم حرف‌هات رو جدی نگرفتم، فکر کنم امشب شام سنگین خوردی حالت خوش نیست.

ـ حالمم خیلی خوبه، اتفاقاً هیچ وقت مثل الان مصمم نبودم.

ـ چی می‌خوای از جونم فلور؟ دقیقاً باید چکار کنم تا ولم کنین؟

ـ با پریسا ازدواج کن. کوروش همین یک دختر رو داره، می‌دونی کوروش چقدر ثروت داره؟ اگه با پریسا ازدواج کنی، کل سهام شرکتش می‌رسه به تو و دخترش. می‌فهمی؟ بحث میلیاردها پول در میونه، احمق نشو شهاب! گند نزن به نقشه‌هام.

به چهره‌اش که با وقاحت بهم زل زده بود نگاه کردم و با نفرت گفتم:

– تو می‌خوای در ازای پول من رو بفروشی؟! پسرت رو؟ ﭘول چقدر برات مهمه که حاضری با زندگی من بازی کنی؟ من بچه‌تم فلور! اون‌قدر مادر صدات نکردم که یادت رفته مادری، برای خودم متاسفم که توی جهنمی که تو و بهمن برام ساختین باید زندگی کنم.

این رو گفتم و از پله‌ها سرازیر شدم که با صدایش متوقف شدم:

– تو مجبوری به خواسته‌ام تن بدی!

بدون این‌که به سمتش برگردم گفتم:

– تو نمی‌تونی من رو مجبور به کاری کنی فلور، من بچه نیستم.

دانلود رمان جدید

  • اشتراک گذاری
تبلیغات
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: ریشه‌های مخفی
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: زینب هادی مقدم
  • تعداد صفحات: 739
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
https://98ia3.ir/?p=12984
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات متنی
درباره سایت
بزرگترین سایت رمان داستان دلنوشته نودهشتیا
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.