قصهی ما، قصه زندگی آدمهای مختلف است که هرکدام پس از گذشت هفت ماه، آشیان و پناهی برای خود پیدا کردهاند.
دیدارهای تصادفی، آتش انتقام باعث برداشته شدن رازهای خانوادگی میشود.
پشیمانی از حماقتهای گذشته، همانند پیچکی بر دور روابط انسانها میپیچد و زندگی افراد زیادی را تحت شعاع قرار میدهد. گاهی این پیچک چنان تازیانهای میزند که باعث نزدیک شدن یا دور شدن آنها میشود.
و اما عشق… آشیان خیلی از آنها را در میزند؛ افرادی لابه لای دفتر گذشته پنهان شدهاند که ناجی زندگی مهرههای اصلی هستند. حال با این توصیف، زندگی آنها به کدام مسیر میرسد؟! انتقام یا عشق؟! جبران گذشته یا تباهی؟!
به راستی گمان کن دست هایت را گرفته اند؛ افکارت در اسارت بند های پارچه ای از حریر هستند که در سکوت ذهنت را دست مال می کشد و قادر به دیدن حقیقت نمی باشد. ناتوان و عاجز از درک تراژدی ای هستی که در آن غرق شده ای! نمی بینی، ولی احساس می کنی. اما قادر به درک حوادث اطراف نیستی و چه قدر زجر آور است گیجی در میان این حجم از معمای زندگی… اما آیا چیزی که می بینی و گمان می کنی واقعی است، جدا حقیقت زندگی است؟ یا من در باتالق دروغین توهم گیر افتاده ام و خود از آن آگاه نیستم. به راستی کدامین یک درست است؟
همراه می شویم با دختری از دیار استقامت،صبر وبردباری…در نبردی ناعادلانه، که رخ جنگ جوییش را با لطافت هنری درونیش می آمیزد…او برای هر آنچه که می خواهد باید تلاش کند و ناخواسته شود با کسی که هرگز نمی خواهد.
تصمیم سرنوشت ساز و خودخواهی اطرافیان، منجر به معاملهای میشود، که سرنوشت انسانی را تغییر می دهد و سالها بعد، درست زمانی که در حال طی کردن روزمرگیهای زندگیاش هست؛ درگیر اتفاقاتی میشود که از گذشتهاش نشات میگیرد.
گذشتهای، که او حتی کوچکترین اطلاعی از آن ندارد!
و سرانجام به دنبال یافتن جواب و حل معماهایی که زندگیاش را تحت شعاع قرار داده، حقایقی تلخ برایش نمایان میشود که …
آیا میتواند جلوی اتفاقات بیشتر را بگیرد یا تسلیم سرنوشت خود می شود؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.