نودهشتیا

دانلود رمان احتمال صفر امکان

دانلود رمان احتمال صفر امکان

رمان: احتمال صفر امکان

نویسنده: م.م.ر

ژانر: عاشقانه، معمایی

تعداد صفحه: 1138

دانلود رمان احتمال صفر امکان به قلم م.م.ر با لینک مستقیم

خلاصه:

ملودی دخترِ یکی‌ یک‌دانه‌ی خانواده‌ی آذرفر است، دختری باهوش، مهربان و البته شیطون که زندگی‌اش با وارد شدن استاد معراج رادمنش به دانشگاهِ محل تحصیلش، دست‌خوش هیجانات عاشقی و حوادثی می‌گردد که رازهایی از گذشته برایش برملا می‌شود، رازهایی که پیامدش عشقی به احتمال صفر امکان می‌رسد.

پیشنهاد نودهشتیا:

دانلود رمان پرونده شب توت فرنگی از تتسویا هوندا

دانلود رمان زندگیم باش از فریده بانو

بخشی از رمان جهت مطالعه و دانلود:

صدای پاشنه‌های سه‌ سانتی کفشم در مسیر راهرو در گوش و سرم بدجور می‌پیچید، صدای تق- تق با ضربان بالای قلبم درهم آمیخته، کلافه‌ترم می‌کرد. سرم به اندازه‌ی چند گونی مصالح ساختمانی سنگینی داشت؛ ولی باید ادامه می‌دادم و در این زمان و مکان سرنگون نمی‌شدم. جمعیت حضار در نظرم مانند تصاویر مبهم و درهم آمیخته از کنارم عبور کرده و قدرت تشخیص هیچ چهره‌ای را نداشتم. عرقی که هر چند ثانیه از خط پشتی کمرم به پایین سرازیر می‌شد، تلنگر کوچکی به مغز به کما رفته‌ام می‌زد که هنوز زنده‌ای و باید این سیستم حیاتی را اِداره کنی. دست راستم که از پشت کشیده شد به طور غیر‌اِرادی، دست چپم دور ورقه‌ی درخواست طلاق سفت‌تر شد. مغز معیوبم آن لحظه گمان برد که فرد مذکور قصد دزدیدنش را دارد.

– کجا سرت رو انداختی پایین بدو- بدو میری؟! من هنوز حرفم باهات تموم نشده.

صدایش در سرم مثل نوارهای قدیمی که در داخل ضبط‌‌صوت گیر کرده و از‌ جا در می‌آمد با کش و قوس اِکو می‌شد. مادربزرگ هنوز هم ضبط‌‌صوت قدیمی‌ را دارد و با همان نوار کاست‌های کوچک و بامزه‌اش؛ بی‌دلیل و بی‌جا از به یاد آوردن آن، لبخند بی‌نمکی روی لب‌هایم کشیده شد که باعث تعجب و در نهایت عصبی شدن بیشترش شد.

-‌ من تو رو طلاق بده نیستم، این رو خوب تو گوشات فرو کن!

هم‌زمان، رقص انگشت اشاره‌اش جلوی چشمانم با صدای مُمَتَّد و مُقتَدرش همراه شد. چشمانم تصویر واضحی از صورتش را نشانم نمی‌داد و شاید هم در حال حاضر دوست نداشتم چهره‌ی پوکر فیس پر‌‌مدعا ولی جذاب لعنتی‌اش را ببینم. چشمانم را به زیر اَفکنده و آب نداشته‌‌ی گلویم را قورت دادم؛ هزاران تیغ‌ فرو رونده گلویم را خراشید، خودم هم صدای گرفته و بی‌روحم را نشناختم.

– منم طلاقم رو می‌گیرم، مطمئن باش دیگه من و تو زیر یه سقف دیده نمی‌شیم.

مجدد مچ دست آزادم را با خشونت گرفت، رخ به رخم شده و نگاه‌های سوزانش را در چشمانم خالی کرد. کم جگرم را نسوزانده بود که حال به جان چشم و دلم افتاده بود. نفسِ پر حرصش را به روی صورتم خالی کرد.

– بس کن، لجبازی کافیه! انتقام عالم و آدم رو فقط از من نگیر. من بسوزم، تو رو هم می‌سوزونم. خوب من رو می‌شناسی!

صورت گُر گرفته‌ام را عقب کشیده و در حال تقلا برای آزادی مچم بودم و با بغض گفتم:

– کم هم من رو نسوزوندی با کارات، ولم کن! زندگی با توئه نامرد از جهنمم برام بدتره.

قدرت فشار دستش کم و کمتر شد و حس غرور و خشم از صورتش رفت و ناامیدی جایگزین شد و با رها شدن دستم رویم را برگرداندم و با قدم‌هایی محکم‌تر و با سرعت از راهروی دادگاه خارج شدم. در محوطه‌ی بیرون از ساختمان ایستاده و نفسِ عمیق کشیدم؛ نباید جلوی چشمانِ او خود را ضعیف و نزار نشان می‌دادم. بر سر بغض آوار شده بر گلویم کوبیده، پسش زدم و گونه‌ام را دستی کشیدم تا آثاری از اشک بر رویش باقی نماند، چشمانم دوباره به زیر اَفکنده شد و به روی کفش‌هایم فوکوس کرد، یادم باشد دفعه‌ی دیگر کفش‌های اسپرت بدون پاشنه‌ام را بپوشم، مهم‌ترین دستاورد من از جلسه‌ی امروز دادگاه خانواده؛ با بستن در ماشین شاسی‌بلندش نفس حرصی‌ام نیز خالی شد.

– بدم میاد از شاسی‌بلند، یاد کوه‌نوردی میفتم.

با برگشتن به سمت چهره‌اش چشمان بی‌نهایت مشکی خاصش به نگاهم قفل شد، یک زمانی تمام دنیا و رویایم این چشمان مصمم فوق‌العاده بود؛ هنوز هم هست ولی به نوعی دیگر.

– دادگاه چی‌شد غرغر خانم؟!

مثلا تلاش می‌کرد با طنز کلامش جو سنگین بین‌مان را سامان بخشد. زهی خیال باطل، دیگر هیچ‌ چیز قابل ترمیم و بازسازی نبود! لب‌هایم از غم به سمت چانه‌ام کشش پیدا کرد

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: احتمال صفر امکان
  • ژانر: عاشقانه، معمایی
  • نویسنده: م. م. ر
  • ویراستار: حدیث
  • طراح کاور: pegah
  • تعداد صفحات: 1138
  • حجم: 5MB
  • منبع تایپ: نودهشتیا
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
  • admin
لینک کوتاه مطلب:
تبلیغات متنی
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.