دانلود رمان دورگه نامیرا1(معامله)
دانلود رمان دورگه نامیرا1(معامله)
نام رمان: دورگهی نامیرا 1(معامله)
ژانر رمان: ترسناک، تخیلی، معمایی
نویسنده: سکوت
تعداد صفحه: 336
دانلود رمان ترسناک تخیلی معمایی به قلم سکوت
خلاصه:
تصمیم سرنوشت ساز و خودخواهی اطرافیان، منجر به معاملهای میشود، که سرنوشت انسانی را تغییر می دهد و سالها بعد، درست زمانی که در حال طی کردن روزمرگیهای زندگیاش هست؛ درگیر اتفاقاتی میشود که از گذشتهاش نشات میگیرد.
گذشتهای، که او حتی کوچکترین اطلاعی از آن ندارد!
و سرانجام به دنبال یافتن جواب و حل معماهایی که زندگیاش را تحت شعاع قرار داده، حقایقی تلخ برایش نمایان میشود که …
آیا میتواند جلوی اتفاقات بیشتر را بگیرد یا تسلیم سرنوشت خود می شود؟
پیشنهاد نودهشتیا:
بخشی از رمان جهت مشاهده و دانلود:
اصلا حوصلهی مسخره بازی فامیل را نداشتم. کلافه گفتم :
– حالا واقعا اومدن من واجب بود؟ حوصلشون رو ندارم!
اخم کرد و گفت :
– فعلا که مجبوری کاری هم نمیشه کرد. عمو خیلی اصرار داشت بیای. در ضمن بیا به خودی نشون بده نگن تارک دنیا شده بعد برو بشین تو متروکت .
خندهام گرفته بود. چه حرصی میخورد. بیحوصله به خیابان نگاه کردم. خلوت بود!
در حال خودم بودم، یکهو یک دختربچه با لباس سفید جلوی ماشین پرید.
با هول داد زدم:
– وایسا! وایسا! زدی به یه نفر!
حامی از داد من هول کرد و محکم ترمز زد.
عصبی گفت :
– چرا پرت و پلا میگی؟ آدم کجا بود؟
با استرس از ماشین پیاده شدم و جلوی ماشین را نگاه کردم. خبری نبود!
یخ کردم! من، خودم دیدم. حامی عصبی پیاده شد.
جلوی ماشین حتی زیر ماشین را چک کرد و گفت :
– تو حالت خوبه؟ میگم اصلا کسی نبود.
با نگرانی گفتم :
– خودم دیدمش حامی، یه دختربچه با لباس سفید و موهای باز!
حامی کلافه به اطراف نگاه کرد و گفت :
– خب پس کدوم گوریه؟ اینجا که سگ هم پر نمیزنه .
به سمت دیگر خیابان نگاه کردم. ناگهان دیدمش برایم دست تکون داد و لبخند زد.