نام کتاب: فرشته بد اخلاق نودهشتیا
نویسنده: فرشته بد اخلاق
ژانر: عاشقانه و اجتماعی
<<www.98ia3.ir>>
خلاصه: پسرک قصهام چه شد که این گونه شدی؟ بر سر عشق بود یا غیرت که این گونه دیوانه شدی؟
فرشته، چه بر سرت آمد که این قدر بی تفاوت شدی؟ مگر قرار نبود فرشته نجات بشوی؟ پس چه شد که فرشته بداخلاق شدی؟
مقدمه:
گفتم خدایاچگونه آغازکنم؟؟؟
گفت به نام من
گفتم خدایاچگونه آرام گیرم؟؟؟
گفت به یادمن
گفتم خدایاخیلی تنهایم؟؟؟
گفت تنهاترازمن؟
گفتم خدایاهیچ کسی کنارم نمانده؟؟؟
گفت به جزمن
گفتم خدایاازبعضی هادلگیرم
گفت حتی ازمن؟
گفتم خدایاقلبم خالیست
گفت پرکن ازعشق من
گفتم دست نیازدارم
گفت بگیردست من
گفتم بااین همه مشکل چه کنم؟؟؟
گفت توکل کن به من
گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت نه،نزدیکترین به تو ،من
گفتم برای ارزوهایم چه کنم؟؟؟
گفت تلاش و به امیدمن
گفتم خدایاچرا اینقدر میگویی من؟؟؟
گفت چون من ازتوهستم وتوازمن..
دانای کل
دخترک ،همچون روزهای گذشته بیدار شده و به طرف
دستشویی میرود.به قیافه خود در آیینه نگاه میکند
،چه کسی میتواندبفهمد این دخترِ سردِ در آیینه، همان
فرشته سه سال پیش است؟
همان دخترک شاد و سرزنده ای که لحظه ای ارام و
قرار نداشت.
فکرش به گذشته ها کشیده میشود، به زمانی که
شش یا هفت سال بیش سن نداشت؛ به زمانی که
پدرش با اومهربان بود، به زمانی که به او میگفت:«
تو فرشته کوچولوی منی، تو فرشته نجات منی، از زمانی
که به دنیا اومدیچیزی جز شادی برای ما نیاوردی.ازت
میخوام همیشه بخندی و به همه محبت کنی. اینکار و میکنی؟
وو دختر کوچولو، بی آنکه بداند دنیاچقدر میتواند خشن
باشد و زندگی چقدرسخت، با لبخند سر تکان داد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.