نام کتاب: مومیایی
نویسنده: PEGAH
آخرین بشقابی را که خشک میکنم و توی کابینت میگذارم پایانی می شود بر میهمانی خسته کننده و عذاب اور امشب دستا هایم را از دو طرف می کشم و از اشبزخانه بیرون میرم کمرم درد میکنه اما چندانی ندارم ساعت شما طه دار صفر را نشان می دهد ساعت صفر را قلبم ضربان میگیرد از اینکه همه چیز
خراب شود و همه نقشه هایم بر باد رود عرق بر صورتم می نشیند به اتاق می روم. کمد را باز میکنم و به چمدانم خیره می شوم. چمدانی که زیر انبوهی از وسایل مخفی شده. لبم را به دندان میگیرم تا بعضی که حتی وجود هم ندارد نشکند. به پذیرایی بر میگردم. روی مبل می نشینم و چشمم را میبندم و اجازه میدهم زندگی ام مثل یک فلیم از ابتدا استارت بخورد و از مقابل اعصاب بینایی ام عبور کند.
معده ام منقبض می شود مایع ترشی را که به گلویم هجوم می اورد. قورت میدهم و منتظر میمانم تا پاندول ساعت یک ضربه بنوازد. انگاه وقتی ک یکی ساعت از ساعت صفر می گذرد، پالتو وشالم را میپوشم
چمدانم را بااحتیاط توی راهرو می گذارم نگاهم را دور سالن می چرخانم و وقتی که از مرتب بودن همه چیز مطعمن می شوم چراغ را خاموش میکنم.
در را اهسته می بندم و میروم هوا میخوام دانه های درشت برف روی صورتم می نشینند سمند زرد کمی ان طرف تر ایستاده راننده پیاده می شود.
و چمدان نه چندان بزرگ را توی صندوق عقب می گذارد دستام را توی جیب های بزرگم فرو میبرم و سرم را بالا می گیرم چراغ های خاموش خانه.
.خانه ام را از نظر می گذارانم و لبخندی به سردی همین هوای زمستانی میزنم برف چنبه مانند توی چشمم می نشیند دستم را روی صورتم میکشم.
شاید بیشتر از ۱۰ ساله که رمان میخونم..شاید بهتریم رمان عاشقانه ای که خوندم نبود ولی بدون شک یکی از بهترین رمان هایی بود که تاثیر حرفا و جریان زندگیش تا مدتها تو زندگیم باقی میمونه..
یکی متل پاتریک شاید تو زندگی خیلی ها باشه و شاید خیلی ها باید تو وجود خودشون دنبال پاتریک بگردن که دوستشون داشته باشه و همیشه دوست بمونه براشون بدون اینکه نگران بعدش باشن بدون اینکه نگران باشن قراره حس بد ایجاد بشه..
حتما نویسنده این رمان لایق بهترین هاست..
هر جا هستین موفق باشین
من مطمئنم این نویسنده لایق بهترین هاست.با فاطمه موافقم.این نویسنده ذهن خیلی باز و روشنفکری داره و حقایق رو به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده.آدمو مجذوب رمانش میکنه و برخلاف رمانای دیگه ک فقط ب خونده های آدم اضافه میکنن ب آگاهی هم اضافه میکنه.داستانش کاملا متفاوت بود.ی چیز جدید و شاهکار.مثل رمانای دیگه نبود ک اخرش ب رسیدن ی عاشق و معشوق به هم تموم بشه و همچنین زن رو محتاج مرد نشون بده.نمونه ی کاملی از نمای یه زن کامل رو تو خودش داشت این داستان…بی صبرانه منتظر اثرای دیگه ی این نویسنده ی فوق العاده هستم….شایسته بهترین ها هستی پگاه جان….موفق باشی
سلام نویسنده عزیز ممنون بابت رمان زیباوقلم عالی تون
چندتانکته میخواستم بگم اول اینکه نگاه رمان زیادی بدبینانه بودودربدبختی دخترا وزنای ایرانی اغراق شده بودوخیلی ازجاها همه ی زن هاوخانواده های ایرانیو مثل هم دونسته بودکه این خودش یه قضاوت اشتباه درباره همه ایرانی هاس دوم اینکه اوایل رمان گفته بودزن توایران کالاست وبامهریه خریده میشه ودیگه حق بازگشت به خونه پدریشونداره درسته که خانواده ها ی اینطوری هم هستند اما همه رو با این دیدنگاه کردن اشتباهه سوم اینکه گفته بودنفقه صدتومنی میخواستم بگم نفقه تواسلام شامل فراهم کردن همه شرایط زندگی درشأن زن میشه واگه الان جز این اجرامیشه از کوتاهی ماآدما درعمل به دینه
باآرزوی موفقیت روزافزون
سلام. من رمان خوب زیاد خوندم اما بدون شک این رمان یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم پایان رمان همون چیزی بود که باید اتفاق میفتاد و شخصیت پاتریک انقدر خوب نوشته شده بود که منم دلم خواست یه همچین دوستی تو زندگیم داشتم واقعا رمان جالبی بود . دست نویسنده خوبش درد نکنه. امیدوارم تو سال های اتی رمان های بیشتر و بهتری هم بنویسین. با ارزوی موفقیت.
ای کاش هممون یه پات تو زندگیمون داشتیم واقعن
من خیلیی رمان میخونم ولی این رمان شبیه هیچکدوم از رمانایی که میخوندم تموم نشد و به نظرم خیلی متفاوت بود
حس کردم بعضی جاها نویسنده به عقایدی که داره زیادی پافشاری کرده
اما درکل رمانی که با هدف نوشته بشه و پراز فانتزیایای مسخره و تکراری نباشه کم پیداست و من ممنونم بابت این رمان و قلم روونتون موفق باشین
سلام
واقعا خسته نباشید میگم بخاطر این رمان زیبا.
روند داستان بسیار زیبا پیش رفته بود و مطمئنا برای روشنگری میان زنان کشورمون میتونه نقش مهمی داشته باشه ولی یکسری ایراد هایی بین بیان مسائل حقوقی و دینی به چشم میخورد که خوبه نویسنده ی محترم با مشورت چندین مشاور حقوقی و دینی خلا موجود رو پر کنن.
به امید موفقیت بیشتر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
عالی بود.
شاید بیشتر از ۱۰ ساله که رمان میخونم..شاید بهتریم رمان عاشقانه ای که خوندم نبود ولی بدون شک یکی از بهترین رمان هایی بود که تاثیر حرفا و جریان زندگیش تا مدتها تو زندگیم باقی میمونه..
یکی متل پاتریک شاید تو زندگی خیلی ها باشه و شاید خیلی ها باید تو وجود خودشون دنبال پاتریک بگردن که دوستشون داشته باشه و همیشه دوست بمونه براشون بدون اینکه نگران بعدش باشن بدون اینکه نگران باشن قراره حس بد ایجاد بشه..
حتما نویسنده این رمان لایق بهترین هاست..
هر جا هستین موفق باشین
من مطمئنم این نویسنده لایق بهترین هاست.با فاطمه موافقم.این نویسنده ذهن خیلی باز و روشنفکری داره و حقایق رو به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده.آدمو مجذوب رمانش میکنه و برخلاف رمانای دیگه ک فقط ب خونده های آدم اضافه میکنن ب آگاهی هم اضافه میکنه.داستانش کاملا متفاوت بود.ی چیز جدید و شاهکار.مثل رمانای دیگه نبود ک اخرش ب رسیدن ی عاشق و معشوق به هم تموم بشه و همچنین زن رو محتاج مرد نشون بده.نمونه ی کاملی از نمای یه زن کامل رو تو خودش داشت این داستان…بی صبرانه منتظر اثرای دیگه ی این نویسنده ی فوق العاده هستم….شایسته بهترین ها هستی پگاه جان….موفق باشی
چرا نمیتونم دانلود کنم؟
سلام نویسنده عزیز ممنون بابت رمان زیباوقلم عالی تون
چندتانکته میخواستم بگم اول اینکه نگاه رمان زیادی بدبینانه بودودربدبختی دخترا وزنای ایرانی اغراق شده بودوخیلی ازجاها همه ی زن هاوخانواده های ایرانیو مثل هم دونسته بودکه این خودش یه قضاوت اشتباه درباره همه ایرانی هاس دوم اینکه اوایل رمان گفته بودزن توایران کالاست وبامهریه خریده میشه ودیگه حق بازگشت به خونه پدریشونداره درسته که خانواده ها ی اینطوری هم هستند اما همه رو با این دیدنگاه کردن اشتباهه سوم اینکه گفته بودنفقه صدتومنی میخواستم بگم نفقه تواسلام شامل فراهم کردن همه شرایط زندگی درشأن زن میشه واگه الان جز این اجرامیشه از کوتاهی ماآدما درعمل به دینه
باآرزوی موفقیت روزافزون
کلا نفقه و تمکین یعنی کالا بودن زن برداشت درست و غلط هم نداره
عزیزم…
رمانت فوق العاده بود
من عاشق شخصیت پات شدم…
کاش بیشتر بنویسی
احساس میکنم عاشق پاتریک شدم 🙁 عمیقا به وجود همچین کسی احتیاج دارن همه!!
چقدر خوب بود..
پاااااات
سلام. من رمان خوب زیاد خوندم اما بدون شک این رمان یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم پایان رمان همون چیزی بود که باید اتفاق میفتاد و شخصیت پاتریک انقدر خوب نوشته شده بود که منم دلم خواست یه همچین دوستی تو زندگیم داشتم واقعا رمان جالبی بود . دست نویسنده خوبش درد نکنه. امیدوارم تو سال های اتی رمان های بیشتر و بهتری هم بنویسین. با ارزوی موفقیت.
ای کاش هممون یه پات تو زندگیمون داشتیم واقعن
من خیلیی رمان میخونم ولی این رمان شبیه هیچکدوم از رمانایی که میخوندم تموم نشد و به نظرم خیلی متفاوت بود
حس کردم بعضی جاها نویسنده به عقایدی که داره زیادی پافشاری کرده
اما درکل رمانی که با هدف نوشته بشه و پراز فانتزیایای مسخره و تکراری نباشه کم پیداست و من ممنونم بابت این رمان و قلم روونتون موفق باشین
سلام
واقعا خسته نباشید میگم بخاطر این رمان زیبا.
روند داستان بسیار زیبا پیش رفته بود و مطمئنا برای روشنگری میان زنان کشورمون میتونه نقش مهمی داشته باشه ولی یکسری ایراد هایی بین بیان مسائل حقوقی و دینی به چشم میخورد که خوبه نویسنده ی محترم با مشورت چندین مشاور حقوقی و دینی خلا موجود رو پر کنن.
به امید موفقیت بیشتر