به نام خالق هستی.
رمان رهایم نکن قصه ی عشق دختری به اسم رهاست!
دختری ساده که نمی تونه به پسر مورد عالقه اش بگه دوستش داره ،ولی در
جریان دوستی رها با دختری به اسم سوگند ،مسیر زندگیش عوض می شه و یه
جورایی نا خواسته در کنار پسر مورد عالقه اش قرار می گیره.
داستان رها ،از نوع داستان های همکاری با پلیسه اما با محتوای متفاوت و اتفاق
های هیجانی و جذاب!
پیشنهاد ما
رهایم نکن :داستان پلیسی ،عاشقانه و هیجانی ،با پایان خوش است.
فصل اول:
توی یه عصر گرم تابستونی اواخر خرداد ماه ،جلوی پنجره ی اتاقم وایستاده
بودم و به حیاط خلوت خونه نگاه می کردم!
حیاطی که مامان همیشه به تمیز بودنش اهمیت می داد و من و هدی مجبور بودیم
توی فصل پاییز هر دو روز یکبار برگای خشک ریخته شده رو جارو بزنیم.
دست راستم رو تکیه گاه سرم کردم و زیر چونه ام گذاشتم و توی افکار خودم
غوطه ور شدم.
افکاری که همیشه سر و تهش به کسی ختم می شد که چهار سال من رو درگیر
خودش کرده بود و تمام رویاهای دخترانه ام را شکل می داد.
با صدای در حیاط از فکر در اومدم و به مامان که معلوم بود زیر چادر مشکی
حسابی گرمش شده نگاه کردم و مامان بعد بستن در چادرش رو درآورد و به
سمت در ورودی خونه پا تند کرد و چند دقیقه بعد صداش رو از توی سالن شنیدم
که من رو صدا می زد.
موهای بلند بافته شده ام رو از روی شونه ام پشت سرم انداختم و با گفتن”:جانم
مامان االن میام” از اتاق خارج شدم.
مامان وسط سالن وایستاده و مشغول پوشیدن لباسی بود که تازه از خیاطی گرفته
بودش!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
هم قلم نویسنده خوب بود هم موضوعش من که خیلی دوست داشتم
خیلی قشنگ بود از خوندنش لذت بردم منتظر رمان های بعدیت هستم اسما مومنی عزیز
به نظرم برا کسی که رمان خوندنو تازه شروع کرده بدنیست بخونش ولی منو جذب نکرد چون یکم تکراری بود شاید اگه بیشتر ادامش میداد بهتر بود به هرحال خسته نباشی
از نویسنده ی عزیز سوالی دارم.خودشون حاضرن رمانی بخونن که انقددددددررر غلط تایپی و املایی داره؟