دانلود رمان آدمکش نودهشتیا

دانلود رمان آدمکش نودهشتیا

دانلود رمان آدمکش نودهشتیا

دانلود رمان

خلاصه: ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌زنه و تبدیل میشه به یکی از موادفروش‌های لات تهران! دختری که شب‌هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه… سورن سلطانی! مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد داره عاشقش کنه و بعد… بکشتش!

پیشنهاد ما
رمان هابیل و قابیل | آرتین کاربر انجمن نودهشتیا
رمان استیصال | N.a25 کاربر انجمن نودهشتیا

برشی از متن رمان

مشتش را بالا برد و با تمام توان در دیوار کنارش فرود آورد:
– می کشمش… به خون ساشا قسم می کشمش!

وحشت زده پرسیدم:
– ساشا چی شده؟

زد زیر میز و همزمان با ریختن تمام وسایل فریاد کشید:
– کشتنش! اون سورن عوضی…

تمام تنش می لرزید. ساشا را کشته بودند؟ سورن کشته بود؟ گردن که سمتم چرخاند، نفسم با دیدن چشمان به خون نشسته اش حبس شد:
– نقشه عوض شده!

کمر راست کرد و چاوش خان عادت نداشت به شکستن… که اگر می شکست هم خوب بلد بود تکه های شکسته اش را در چند ثانیه به هم بند کند.

– میری به اون قصر… همین الان! کسی جز تو نباید انتخاب بشه. کسی جز تو نباید نزدیک اون جانی بشه…

سر تکان دادم:
– نقشه همین بود…

کف دست کوبید روی میز و غرید:
– قسمت مهم نقشه عوض شده!

با قدم های بلند سمتم آمد و چانه ام را محکم میان شست و اشاره اش فشرد تا نگاه رگ دارش در نگاهم حک شود:

– وقت نداریم. عاشق کردنش از نقشه حذفه! تو اولین فرصتی که گیر آوردی باید نفسش و ببری. با شلیک تو قلبش، یا بریدن شاهرگش، یا سوزوندن جیگرش با زهر!

پیشنهاد نودهشتیا
دانلود رمان هجده سالگی نودهشتیا
دانلود رمان آغوش کاکتوس نودهشتیا

دانلود رمان جدید