
دانلود دلنوشته آرنگ نودهشتیا
آرنگ
(عطیه حسینی)کاربر نودهشتیا
۲۱/۱۲/۹۹
ژانر : عاشقانه و تراژدی
صفحه آرا: _Hadiseh_
طراح جلد: Sheydaw.HD
ویراستار: مائده کریمی
تعداد صفحه:۱۲
تهیه شده در انجمن نودهشتیا
WWW.98IA3.IR
مقدمه:
هرکس درد را به گونهای توصیف میکند.
درد را هر فرد هم میتواند به هزاران گونه برای خود بیان کند.
درد اشکال مختلفی دارد و منشا خیلی چیزهاست. درد آرنگی پایان ناپذیر است.
پیشنهاد ما
دلنوشته خط خطی خدا/ منیع کاربر انجمن نودهشتیا
رمان سیارک صبرا | Bita.gh کاربر انجمن نودهشتیا
عشق و نسیان
میآیند و میگویند فراموش کنید کسی را که مدتها شیفتهی او بودید، کسی که غرور و شعور و تمام داشته و نداشتهی خود را برای داشتنش زیر تریلی نگاه انسانها خرد کردید. مگر میشود یک تکه از وجود را به حال خود رها کرد و رفت؟ مگر میشود کردهها را فراموش کرد و رفت؟ ما این عشق را چون میوهای در وجودمان روز به روز با آبی از جنس درد پرورش دادیم. پیش دردهایی که خرج رشد این عشق کردیم شرمنده نمیشویم که سالها آنها را به دوش کشیدیم و چاشنی عشق خود کردیم و حال با تلنگری بی ارزش از جنس سخن اینچنین بیثمر آن پرثمر را رهایش بکنیم و به حال خود بگذاریمش؟ اصلا نمیگویند فلانی که انقدر ادعا داشت و همهی عالم از حالش خبر داشتهاند بعد از آن همه رسواییهایی که در منش و رفتارش میشد دید حال کجا رفته؟ نمیشود از روزهایی که خودی در درون خود دیگری را میخورد و درد بر درد افزوده میشد و عشق بزرگتر میشد را یاد نکرد. نمیشود ریشهی در جان تنیدهی این میوه را از وجود کند و در جادهی بیاحساسی رهایش کرد. تنها کاری که میتوان کرد این است که با ترک خساست و خرج دردهایی بیشتر، آن را بزرگتر کنیم. کسی در آن روزها نبود که درد را کم کند و با وجود خود گل تشنهی احساسات وجودمان را آب بدهد تا کمی بار خرجهایمان سبکتر شود. حال همان بیتفاوتها میآیند و میگویند فراموش کن و برو. اگر من بخواهم فراموش کنم هم قلبم فراموش نمیکند. اگر من بخواهم هم عشق بیرون نمیرود. اگر من نخواهم هم باز شیفتهی یار هستم. هیچ چیز دست ما نبود که اگر بود از همان روز اول فکری به حال خود میکردیم که حال ما را به فراموشی نخوانند.
پیشنهاد نودهشتیا
دانلود رمان عشق مرموز من نودهشتیا
دانلود رمان نجیببیآبرو نودهشتیا
باکس دانلود
-
زمینه دلخواه های شما - به فایل راهنما مراجعه کنید
لینک کوتاه برای مطلب